فیلم 1917 بدون شک یکی از بهترین فیلمهایی است که در دهه 2010 ساخته شده است. روایتی جذاب با بازی بینقص بازیگران و هیجان و استرسی که در تمام طول فیلم همراهتان خواهد بود. داستان مأموریت غیرممکن دو سرباز جوان انگلیسی در طول جنگ جهانی اول که باید با ارسال پیامی به نیروهای خودی مستقر در سرزمینهای دشمن، از کشته شدن 1600 نفر از سربازانشان جلوگیری کنند. برادر یکی از این دو سرباز در گروه سربازانی است که در ارتش 1600 نفره قرار است با آلمانها بجنگند؛ اما غافل از اینکه این مأموریت آنها را به دام مرگ خواهد کشاند.
سم مندس، کارگردان آخرین فیلم خود یعنی 1917، برای انتخاب بازیگران و مدیریت آنها همیشه در یادها خواهد ماند. البته به اعتقاد عدهای ساخت فیلمی مثل 1917 در مقایسه با کارگردانی دو قسمت از بزرگترین و بهترین فیلمهای «جیمز باند»، یک شوخی زشت است. اما فیلم 1917 یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته است و علاوه بر دریافت جوایزی مثل Golden Globe، هماکنون در انتظار نتایج جوایز اسکار است و به اعتقاد عده زیادی، شانس دریافت جایزه اسکار را هم دارد.
سم مندس، فیلمنامه فیلم 1917 را با کمک کریستی ویلسون و با الهام از خاطرهای که پدربزرگش تعریف کرده، روی پرده سینماها برده و یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین فیلمهای ژانر حماسی جنگی را ساخته است. داستان فیلم در بهار 1917 و در دوران جنگ جهانی اول در شمال کشور فرانسه اتفاق افتاده است.
در این مقاله و در گیکیطور درباره ساخت فیلم و داستان الهامبخش پدربزرگ سم مندس که در ساخت فیلم تأثیرگذار بوده مطالبی میخوانیم که شاید دانستن آنها خالی از لطف نباشد.
فیلم 1917 تا چه حد بر اساس یک داستان واقعی است؟
اگرچه بیشتر فیلم 1917 و جنگ جهانی اول داستاننویسی است، اما شالوده اصلی فیلم بر اساس اعتبار داستانی است که پدربزرگ پدری سم مندس، آلفرد مندس، وقتی سم پسر کوچکی بوده، برای او تعریف کرده است. مندس داستان پدربزرگ خود را در پادکست وبسایت Variety تعریف کرده است و گفته «من داستانی داشتم که پدربزرگم که در جنگ جهانی اول جنگیده برای من تعریف کرده است. این داستان درباره یک پیامرسان است که پیغامی دارد و باید آن را به موقع به مقصد برساند. تمام چیزی که درباره این فیلم میتوان گفت همین است. به عنوان یک کودک، این داستان در قلب و ذهن من باقی ماند و البته واضح است که برای ساخت فیلم به داستان اصلی شاخ و برگ زیادی دادم و تغییرات قابل توجهی در آن ایجاد کردم. اما هسته اصلی داستان دقیقا همان چیزی است که پدربزرگم تعریف کرده بود.»
پدربزرگ مندس، آلفرد، در جزیره کارائیب متولد شد و در سال 1915 به انگلستان رفت و در ژانویه 1916 در سن 19سالگی به ارتش انگلیس پیوست. بعد از خدمت به عنوان تفنگدار در گردان اول (Battalion Rifle Brigade)، آلفرد به وزمونت (Oisemont) فرستاده شد که خیلی از دیپ در فرانسه دور نبود. در وزمونت او آموزش دید تا یک نشاندهنده و سیگنالر باشد. بعد از آن بود که به نبرد Passchendaele فرستاده شد. در 12 اکتبر 1917، صدها سرباز بریتانیایی از جمله آلفرد مندس، وظیفه داشتند تا دهکده Poelcappelle را که نزدیک پل Passchendaele بود و توسط آلمانیها غصب شده بود، پس بگیرند. سربازان بریتانیایی در بارانی شدید و بیامان حمله کردند و خسارات قابل توجهی متحمل شدند. از 484 نفری که در گردان آلفرد بودند، 158 نفر کشته، زخمی و یا مفقود شدند. مردانی که گم شده بودند در سراسر درهها و در گل و لای فراوان ناشی از باران و در ناکجاآباد پخش شدند و نتوانستند با کسی ارتباط برقرار کنند و از موقعیت خودشان به بقیه گردان بگویند.

وقتی فرمانده آلفرد از یک دونده میخواهد که موقعیت مردان بازمانده را پیدا کند و گزارش بدهد، آلفرد داوطلب انجام این مأموریت خطرناک میشود. وی در خاطرات خود با عنوان زندگینامه آلفرد اچ مندس 1991-1891 درباره این مأموریت مینویسد: «من دوره سیگنالینگ و ارسال خبر گذرانده بودم و اگرچه ارتباط خوبی با این کار برقرار نمیکردم، اما خودم را موظف میدانستم در گردان هر کاری برای پیروزی انجام دهم. به همین دلیل برای انجام این کار داوطلب شدم.»
آلفرد مکان بازماندگان زیادی را شناسایی کرد و این امر موجب نجات آنها شد. آلفرد درباره این مأموریت آزاردهنده نوشت: «به رغم وجود تکتیراندازها، مسلسلچیها و خمپارهها، من بدون کوچکترین زخم، اما با تجربههایی فراوان به خانه برگشتم تا نوهها و نتیجههایم با شنیدن داستان من هنگام خواب، مور مور شوند و به وجد بیایند.» در نتیجه اقدامات بیباکانه خود، آلفرد مندس مدال شجاعت ارتش را دریافت کرد.
در حالی که داستان واقعی آلفرد مندس به تولد ایده فیلم 1917 نوهاش کمک کرده است، اما در خلاصه داستان رسمی که توسط سم مندس منتشر شد، اینچنین میخوانیم:
«در مسابقهای با زمان، آنها باید از قلمرو دشمن عبور کنند و پیامی را تحویل دهند که جلوی حمله مرگبار صدها سرباز را میگیرد.»
در این خلاصه داستان، به نظر میرسد بیشتر داستان فیلم تصورات و زاییده ذهن سم مندس است. حتی مأموریت آلفرد که برای پیدا کردن بازماندگان به ناکجاآباد میرود در این فیلم با وجود دو سرباز بازسازی میشود، بلیک و اسکافیلد، که در این فیلم به قلمرو دشمن میروند تا به صدها سرباز هشدار بدهند که قرار است توسط آلمانیها به تله بیفتند و جنگی را شروع کنند که به طور حتم مرگ همه آنها را در پی دارد.
آیا دو شخصیت اصلی فیلم یعنی بلیک و اسکافیلد بر اساس افراد واقعی هستند؟
خیر. داستان واقعی که در سال 1917 رخ داده است، نشان میدهد که شخصیت دین-چارلز چپمن که نقش بلیک را بازی میکند، از صحبتهای پدربزرگ سام مندس، آلفرد مندس، الهام گرفته و خلق شده است. دوست بلیک، اسکافیلد (با بازی جورج مککی) هم احتمالا نشاندهنده تجربه آلفرد در طول جنگ است؛ اما هیچیک از شخصیتها به طور مستقیم برگرفته از شخصیتها و افراد واقعی داستان آلفرد مندس نیستند. در فیلم 1917، به این زوج مأموریت عبور از خاک دشمن داده میشود تا پیامی را به 1600 سرباز که ناآگاهانه به یک دام کشنده میروند برسانند و یکی از دراماتیکترین قسمت فیلمنامه اینجاست که برادر بلیک (با نقشآفرینی ریچاد میدن) هم در همان گروه سربازان است.

آیا پدربزرگ سام مندس در جریان جنگ جهانی اول مجروح شد؟
بله. پدربزرگ کارگردان فیلم 1917، که داستان واقعی او الهامبخش ایده این فیلم بود، در ماه می 1918 هنگام حمله به کانال La Bassee نزدیک Béthune فرانسه، به طور تصادفی گازی را استنشاق کرد که توسط ارتش آلمان مسموم شد بود. آلفرد مندس به بریتانیا اعزام شد و در بیمارستانی در شفیلد بهبود یافت.
بعد از جنگ، آلفرد به ترینیداد بازگشت و در تجارت و کسب و کار ثروتمند پدرش به کار مشغول شد و در کنار آن شعر و داستان نوشت. در سال 1933، به نیویورک رفت و در آنجا به گروههای ادبیات پیوست و با نویسندگان آمریکایی مانند ویلیام فاکنر، توماس ولف و ویلیام سارویان آشنا شد. او سال 1940 به ترینیداد بازگشت و نوشتن را رها کرد تا بتواند به شهر خدمت کند. او به عنوان مدیر کل بخش خدمات بندر فعالیت کرد. او سه بار ازدواج کرد؛ همسر اول او بر اثر ذاتالریه درگذشت، ازدواج دوم او در سال 1938 با طلاق به پایان رسید و در سال 1940 در حالی که هنوز در نیویورک بود با الن پاراچینی ازدواج کرد. این ازدواج تا سال 1991 ادامه یافت و زمانی پایان گرفت که هر دوی آنها بر اثر کهولت سن و در باربادوس درگذشتند.
آیا شخصیتهایی که توسط کالین فرث و بندیکت کامبربچ به تصویر کشیده شدهاند، بر اساس افراد واقعی ساخته شده است؟
نه، هیچ مدرکی که نشان بدهد این افراد واقعی بودهاند، پیدا نشد. نقشهای مکمل فیلم 1917، از جمله فرماندهای که توسط کالین فرث به تصویر کشیده شده است و شخصیتهای بندیکت کامبربچ، ریچارد میدن و مارک استرانگ همه ظاهرا خیالی و ساخته و پرداخته ذهن سم مندس هستند.

آیا نبردهای فیلم 1917 بر اساس نبردهای واقعی در جنگ جهانی اول (WWI) که پدربزرگ سام مندس در آن جنگیده است، به تصویر کشیده شده است؟
فیلم 1917 با صحنهای شروع میشود که ارتش آلمان با قصد و نیت مشخص به خط مقدم Hindenburg عقبنشینی کرده که خط مقدم کوتاهتری است و دفاع از آن آسانتر است. این عقبنشینی واقعی و استراتژیک با نام عملیات Alberich شناخته میشود. در فیلم 1917 که بیشتر صحنهها و شخصیتها خیالی و داستانی هستند، گردان دوم دونشایر به اشتباه فکر میکنند آلمانیها در حال عقبنشینی هستند. گردان بدون اطلاع از اینکه آلمانیها در انتظار برای حمله به آنها هستند، خود را برای نبرد آماده میکنند. با قطع ارتباط گردان دوم با گروهی که بلیک و اسکافیلد در آن هستند، این دو سرباز بریتانیایی وظیفه دارند پیامی را به فرمانده دوم گردان برسانند تا حمله را متوقف کنند.
جنگهای این فیلم الهامگرفته از نبرد Passchendaele است، ولی فیلم پیش از آن آغاز میشود. این نبرد با عنوان سومین نبرد Ypres هم شناخته میشود که از 31 ژوئیه 1917 تا 10 نوامبر 1917 روی داد. هم انگلیسیها و هم آلمانیها متحمل تلفات سنگینی شدند. در پایان، این نبرد منجر به این شد که ارتش آلمان در فلاندرس گرفتار شود و تلفات جبرانناپذیری به آن وارد شود. همانطور که قبلا گفته شد، آلفرد مندس در این نبرد جنگیده است و گردان او در حالی که سعی داشت روستای Poelcappelle را از آلمانیها پس بگیرد، متحمل خسارات سنگینی شد.
