سال 2019، سالی که تنها سه روز به پایان آن باقی مانده، سالی بود که در آن فیلمهایی بد و شاید افتضاح را تماشا کردیم و متاسفانه بدترین فیلمهای این سال نامهای بزرگی را در فهرست بازیگران خود داشتند. بازیگران و خوانندههای مطرحی مثل سوفی ترنر (Sophie Turner)، «جان تراولتا» (John Travolta) و «تیلور سوئیفت» (Taylor Swift) در بدترین فیلم های سال 2019 به ایفای نقش پرداختند و شاید روزی خودشان هم از بازی کردن در چنین فیلمهایی احساس پشیمانی کنند.
در این مقاله بدترین فیلم های سال 2019 را به شما معرفی میکنیم که با توجه به امتیازات کمی که گرفتند جزو بدترینها شناخته شدند و به نظر میرسد مخاطبان و منتقدان اصلا از تماشای آنها راضی نبودهاند.
شیشه (Glass)

در این فیلم ایدهای عالی وجود دارد. بیایید فیلمی درباره سه آدم واقعی بسازیم که فکر میکنند ابرقهرمان هستند و بعد در تمام فیلم آنها را بدون هیچ قدرتی رها کنیم. اوه، آنها درباره انجام کاری بزرگ و قهرمانانه صحبت میکنند، اما این مسئله هیچوقت قرار نیست اتفاق بیفتد. تمام چیزی که در این فیلم اتفاق میفتد این است که در نهایت به یک پارکینگ ماشین میرسند.
بعد از دو فیلم فوقالعاده Unbreakable و Split، «ام نایت شیامالان» (M. Night Shyamalan)، با ساخت فیلم «شیشه» (Glass) به معنای واقعی کلمه تمام هواداران و تماشاچیان را ناامید کرد. فیلمی که آرزوهای بزرگی داشت، اما عملکرد و اجرای آن آرزوها ضعیف و بیارزش بود. در تمام مدت تماشای فیلم به این فکر میکنید که فیلمسازی با ایدههای واقعا خوب این فیلم را ساخته است، اما هیچ راه و روش درستی نداشته تا این ایدهها را کنار هم بچیند و به سرانجام برساند. همه چیز در این فیلم بهمریخته و تکه تکه است و در انتها، پایانی عجیب و غیرمنتظره خواهد داشت. این فیلم به عقیده بسیاری از منتقدان و تماشاگران، یک ناامیدی بزرگ است.
دامبو (Dumbo)

دیدن فیلی که بر فراز چشمهای دقیق کارگردان افسانهای «تیم برتون» (Tim Burton) پرواز میکند، باید تجربه شاد و جذابی باشد. با این حال، «برتون» با ساخت فیلم «دامبو» کاری کرده که انگار کسی زیر پای فیلی به دام افتاده است و فیلم به همین اندازه یکنواخت و بیروح است! این فیلم از هر نوع صحنه هیجانانگیز، دیدنی یا احساسی به دور است و برخلاف تصور همه که «دامبو» را فیلمی هیجانانگیز و جذاب میپندارند، «برتون» حتی به آن نزدیک هم نشده است. در نتیجه، فیلم را به نمایشی تبدیل کرده که در آن گروهی از بازیگران با استعداد با لباسهای زیبا روی صحنه ایستادهاند و فیلی گرافیکی را تماشا میکنند که برای 90 دقیقه بالای سر آنها پرواز میکند و بعد همه به خانه میروند. این فیلم همین است!
پسر جهنمی (Hellboy)

با شنیدن اسم نسخه جدید «پسر جهنمی» احتمالا انتظار دارید این فیلم هم به اندازه نسخه «نیل مارشال» (Neil marshall) جذاب و پر سر و صدا باشد و در خاطرهها بماند. اما در عوض «هل بوی 2019» خیلی زود از ذهن عموم پاک میشود. بعید به نظر میرسد شاهد اقتباس زنده دیگری از داستان مصور «مایک میگنولیا» (Mike Mignolia) باشیم. شرمآور است که «دیوید هاربور» (David Harbour) فقط بخشی را مورد توجه قرار داده و انرژی جدیدی را به نقشی تزریق کرده که تا مدتها با «ران پرلمن» (Ron Perlman) در ارتباط بوده است. فیلم اغلب صحنههای بصری فوقالعادهای دارد، اما فیلمنامه منسجم نیست و سرعت غیرعادی آن باعث شده این فیلم بهمریخته و غیرقابل قبول باشد.
دارک فینیکس (Dark Phoenix)

اگرچه X-Men حق امتیاز فیلمهایی با مفهوم ابرقهرمانهای زمینی را تعریف و به نوعی امضا و نسل این سبک از فیلمها را به نام خود ثبت کرده، جدیدترین نسخه آن یعنی «دارک فینیکس» به نوعی اشتباهی حماسی بوده که ثابت کرد حتی اگر استودیویی بتواند کاری را به درستی انجام بدهد، به این معنی نیست که میتوانید به قابلیت داستانسرایی او هم اعتماد کنید. اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، «دارک فینیکس» فیلم بدی است که به نظر میرسد هیچکدام از بازیگران و حتی کارگردان علاقهای نداشتهاند کاری کنند که مردم بخواهند فیلم را تماشا کنند و آن را به یکی از بدترین فیلم های سال 2019 تبدیل کرده است.
مرد ماه جوزا (Gemini Man)

«انگ لی» (Ang Lee) تا امروز دو اسکار دریافت کرده است. دو اسکار! و با این حال، شاید همین مسئله موفقیتی باشد که دو فیلم را در کارنامه خود دارد. این مسئله به ویژه درباره «مرد ماه جوزا» صدق میکند، فیلمی که از نظر فنی جالب و تحسینبرانگیز است، اما هیچ نکته مثبت دیگری ندارد. «مرد ماه جوزا» یا Gemini Man فیلمی دو ساعته با تجربه جلوههای ویژه است که در آن «لی» از Weta Workshop استفاده کرده تا جوانیهای «ویل اسمیث» (Will Smith) را بازسازی کند و آن را در کنار «ویل اسمیث» سهبعدی با 128 فریم در ثانیه و با سن واقعی او بگذارد. این ویژگی فیلم بیش از حد جذاب و چشمگیر است. همین مسئله است که بازی را برمیگرداند. خیلی بد است که همه منتقدان به جز این موضوع درباره هیچ نکته مثبت دیگری در فیلم صحبت نمیکنند و بسیاری وجود چنین جلوههای ویژه و استفاده از فناوریهای جدید در فیلمسازی را روشی قدیمی و بهانهای کهنه برای جذب مخاطب میدانند.
تسخیر شارون تیت (The Haunting of Sharon Tate)

از آنجایی که سال 2019، پنجاهمین سالگرد قتلهای خانواده «منسون» است، تعجبی ندارد که فیلمهایی برای گرامیداشت سالگرد و یاد قربانیان این جنایت ساخته شود. اما در حالی که فیلم خاطرهانگیز و پرهزینه «روزی روزگاری در هالیوود» ساخته «کوئنتین تارانتینو» (Quentin Tarantino) صحبتهایی درباره دریافت اسکار را برانگیخته، فیلم ترسناک مستقل و عجیب و غریب «تسخیر شارون تیت» فقط به خاطر عجیب بودن معروف شده است و شاید بتواند تمام پرونده کاری «تارانتینو» را زیر سوال ببرد. بازی اشتباه و بد «هیلاری داف» در نقش «شارون تیت»، مشهورترین قربانی «منسون»، که از کارگردان مطرح آن زمان «نولان پولانسکی» باردار است، وقایع وحشتناک و فراموشنشدنی آن شب کذایی در «سیلو درایو» (Cielo Drive) را تجربه میکند. فیلمنامه، که گلچینی از حقایق مورد علاقه است، از مفاهیم عمیق و سنگینی مثل سرنوشت، اعتقاد و واقعیتهای جایگزین حمایت میکند و در نهایت هیچ نکته جدیدی به داستان آشنایی که همه درباره آن میدانند، اضافه نمیکند و فقط این فرصت را در اختیار تماشاگر قرار میدهد تا مرگ «تیت» را، نه یک بار، که چندین بار ببیند و هر بار این مرگ بدتر از دفعه قبل باشد.
گربهها (Cats)

این دهه، شاهد این بودیم که هالیوود بیشتر و بیشتر به سمت فیلمهای واقعبینانه برود و از ساخت فیلمهایی که تضمینی برای موفقیتشان نیست، امتناع کند. در این شرایط و سختگیریهای هالیوود، شکست فیلمها تا حدودی نادر است و شکستهای فاجعهبار عملا وجود ندارد. بنابراین درباره فیلم «گربهها» میتوان اینگونه گفت که از طرفی، فیلم عالی است، چرا که دیگر هیچکس سعی نمیکند فاجعه دیگری مثل این فیلم را تکرار کند. فجایع تصمیمگیریهای غلط مثل ساخت فیلم «گربهها» قاعدتا نباید وجود داشته باشند، اما متاسفانه وجود دارند، و تماشای این فیلم مثل این است که کسی با شادی و شعف زیاد، موهای شما را بکشد و به رقص وحشتی ببرد و مجبورتان کند چیزهای را ببینید که هیچ موجود میرایی نباید ببیند. فیلم «گربهها» میتواند یکی از بدترین فیلم های سال 2019 باشد، اما شکست آن به حدی نفسگیر و هیجانانگیز است که ارزش سینما رفتن و تماشای این شکست از نزدیک را دارد.
بازی با آتش (Playing with Fire)

اسکار بدترین فیلم کمدی سال 2019 هم میرسد به فیلم «بازی با آتش» که با هنرپیشگی ستارگانی مثل «جان سینا» (John Cena)، «کیگان مایکل کی» (Keegan-Michael Key) و «جان لگیزامو» (John Leguizamo) به این عنوان (بدترین) دست پیدا کرده است. داستان فیلم درباره سه آتشنشان است که به طور ناگهانی و اتفاقی مجبور میشوند از گروهی از کودکان نگهداری کنند. اگر کودک شما انتهای این فیلم را فهمید، احتمالا نابغه است!
بدترین فیلم های 2019 را به انتخاب وبسایت Gizmodo و با توجه به امتیاز کم آنها در IMDB لیست کردیم. به نظر شما جای کدام فیلم در این فهرست خالی است؟